Web Analytics Made Easy - Statcounter

ضرب المثلی در زبان انگلیس می گوید نمی توانید به سگ‌های پیر حقه‌های جدید یاد بدهید، اما آیا اصلا این سگ‌ها نیازی به یادگرفتن حقه های جدید دارند؟!

در رویداد NO Mercy 2002 براک لزنر و آندرتیکر در یک دیدار Hell In A Cell خاطره انگیز به مصاف یک‌دیگر رفتند. بعد از ماه ها دشمنی که منجر به مصدومیت هایی برای هر دو طرف و عبور از خطوط قرمز شخصی یک دیگر شده بود، این دو ستاره فوق سنگین وزن در رقابتی پرخشونت بر سر عنوان قهرمانی WWE مقابل هم قرار گرفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طرفداری | با توجه به حجم خونی که آندرتیکر در این مسابقه از دست داد، استفاده از عبارت مبارزه تا پای مرگ چندان اغراق آمیز نخواهد بود. هیچ نشانی از شوخی و تواضع در این دیدار نبود. آندرتیکر و براک لزنر یک دیگر را تکه پاره کردند و جویی از خون را در رینگ مسابقه جاری ساختند. صندلی ها، پلکان رینگ و حتی کمربند چرمی از جمله ابزاری بودند که دو طرف برای آسیب رسانی بیشتر به رقیب‌شان از آن ها استفاده کردند. رخسار خونین آندرتیکر در پایان این دیدار یادآور فیلم Carrie on prom night بود. حتی در لحظه‌ای از این دیدار، هنگامی که آندرتیکر تلاشی ناموفق برای پین کردن لزنر انجام داد، مقداری از خون او به دهان باز لزنر ریخته شد.

لزنر در پایان این دیدار با اجرای فینیشر معروف رسلمنیا 30 به برتری رسید. در واقع ابتدا تامبستون آندرتیکر توسط براک لزنر به Fireman carry hoist بدل شد و به دنبال آن یک F5 استخوان شکن از لزنر کار آندرتیکر را تمام کرد. از دیدگاه منتقدین نیز، آن دیدار یکی از بهترین پیروزی های براک لزنر جوان به شمار می رود.

آن مسابقه به شدت خشن و فیزیکی بود و به خوبی انتظارات را برآورده ساخت. بنابراین دیگر دلیلی برای ادامه آن درگیری وجود نداشت، وقتی بهترین پایان ممکن برای آن رقم خورده بود. اما به هر ترتیب سال ها بعد و در سال 2015 شاهد فصل دوم درگیری های براک و آندرتیکر بودیم.

13 سال و 5 روز بعد از آن نبرد تاریخی در رویداد No Mercy، آندرتیکر و براک لزنر یک بار دیگر باید در قفس HIAC این بار در رویدادی که نامش برگرفته از نام همان مسابقه بود، به مصاف یک‌دیگر می رفتند. آن ها در یک سال و نیم منتهی به این دیدار، 2 بار به مصاف هم رفته بودند. لزنر در کمال تعجب در سال 2014 به رکورد شکست ناپذیری آندرتیکر در رسلمنیا پایان داد، سپس آندرتیکری که بیشتر از قبل متقلب شده بود توانست در سامراسلم 2015 انتقام آن دیدار را بگیرد.

بنابراین، این دیدار قفسی یک نبرد نهایی و تعیین کننده بین این دو اسطوره سنگین وزن به حساب می آمد. ایده اولیه تکرار مجدد کاری بود که 13 سال پیش این دو انجام داده بودند. هر کسی که آن بازی سال 2002 را به یاد داشت (یا کسانی که از سر کنجکاوی در حین درگیری آن ها در سال 2015، تکرار آن بازی را از طریق اینترنت تماشا کردند)  می دانستند که تکرار چیزی در حد آن بازی و یا فراتر کاری بس دشوار بود. هرچند در دنیای کشتی کچ گاهی کپی از اورجینال بهتر می شود، اما همیشه این گونه نیست.

همچنین تغییراتی که در سیاست های کمپانی به منظور کاهش خشونت به وجود آمده بود، تکرار دیداری مشابه 2002 را دشوار می کرد. دیگر در دوران "Ruthless Aggression" نبودیم. اگر چه براک لزنر در میان تعجب همگان در بعضی رویدادهای سال 2015 نیز حریفانش را دچار خونریزی کرده بود، نمی توانستیم از آندرتیکر انتظار داشته باشیم که با تیغ کشیدن های مخفیانه، دوباره حمام خونی مشابه سال های قدیم جاری کند. بنابراین، از جنبه بصری غیرممکن بود که شاهد دیداری مشابه سال 2002 باشیم.

سن و سال این دو ورزشکار یک موضوع دیگر بود. به هر حال، 13 سال برای یک کشتی گیر زمان کمی نیست، به ویژه سنگین وزن هایی که معمولا در بازی های پربرخورد شرکت کنند. رفتن از 25 سالگی به 38 سالگی، تغییرات چندانی را در لزنر ایجاد نکرده بود. او همچنان جثه دیو گونه‌اش را حفظ کرده بود و تنها اندکی در ناحیه شکم  و پهلوها بدنش چرب شده بود. آندرتیکر، با این وجود از 37 به 50 سالگی رسیده بود. نمایش او در رسلمنیا 30 به دلیل کاهش سطح هوشیاری که در حین بازی برایش پیش آمد، در حد و اندازه های او نبود. فراموش نکنید که او بعد از یک سال به رینگ کشتی کچ پا گذاشته بود.

عملکرد او در بازی مقابل بری وایت در رسلمنیا 31 تحسین برانگیز بود. اما این سوال پیش آمد که آیا آندرتیکر به عنوان مرد بازی های بزرگ، دورانش به سر رسیده بود؟

سامراسلم امیدها را در میان هواداران آندرتیکر زنده کرد ( همینطور میم های زیادی را در فضای مجازی از صحنه خندیدن براک و آندرتیکر به یک دیگر در حین مسابقه). بی شک این بازی بهترین مسابقه آندرتیکری بود که 2 سال و نیم گذشته را به عنوان یک پارت تایمر در WWE حاضر شده بود و همچنین نشانه ای از این که او در 50 سالگی هنوز هم چیزهایی در چنته دارد.

اما با در نظر گرفتن انتظارات بالایی که از یک دیدار Hell In A Cell وجود دارد و همچنین این که این دو یک بازی اورجینال داشتند که با این دیدار مقایسه شود، نتیجه کار چگونه بود؟

جواب : آن ها به خوبی انتظارات را برآورده کردند.

چیزی که در نهایت شاهدش بودیم، جدال بهترین های دو نسل بود. ترکیبی از خشونت کشتی کچ اوایل 2000 با سبک مبارزاتی یک فایتر MMA که هر دوی آن ها در اواخر حضورشان در WWE بیشتر آن را تمرین می کردند. هر دو در همان اوایل بازی دچار خونریزی شدند، ابتدا پیشانی براک لزنر با برخورد به تیرک رینگ شکاف خورد و در ادامه ضربات صندلی براک بر سر آندرتیکر به همراه چند ضربه مشت بدون دستکش سبب خونریزی او شد. لزنر به تعبیری دیگر ماسکی سرخ از عرق و خون بر چهره پوشید تا آتش خشم خود را روشن کند. در پایان این بازی، لزنر 9 بخیه خورد.

2 مرتبه در حین این دیدار، پزشکی برای بررسی وضعیت خونریزی هر 2 مبارز وارد قفس شد. با این وجود، دومین باری که پزشک به قفس رفت، براک لزنر با خشونت او را هل داد و بلافاصله با یک F5 آندرتیکر را هدف گرفت.

همینطور که مبارزه پیش میرفت، براک لزنر تصمیم گرفت تا با شکافتن روکش رینگ و برداشتن تشک های ضربه گیر، آندرتیکر را بر روی چوب سخت کف رینگ بکوبد. اما نخست خود براک بود که در چاهی که به دست خود کنده بود، افتاد، چرا که آندرتیکر ابتدا یک چوک اسلم و سپس یک تامبستون درست در همان ناحیه از رینگ روی او اجرا کرد. اما در ادامه براک نیز با یک F5 بدن آندرتیکر را با چوب سخت کف رینگ آشنا کرد.

در دورانی که بازی های قفسی معمولا بین 25 تا 30 دقیقه طول می کشید، ماجراجویی وحشیانه لزنر و آندرتیکر به 18 دقیقه زمان نیاز داشت. در پایان این دیدار، تماشاگران ایستاده آندرتیکر را تشویق کردند و شعار "Thank you Taker" در سالن طنین انداز شد. چرا که این دیدار بهترین نمایش او از زمان شکستن رکورد تاریخی‌اش در رسلمنیا بود.

حجم خشونت این بازی فراتر از بازی های WWE در سال 2015 بود، اما با نارضایتی چندانی همراه نشد. برنامه های تلویزیونی متنوع، بازی های کامپیوتری، اکشن فیگورها و سایر محصولات WWE حس نوستالژی هواداران قدیمی را زنده نگه می دارند. با در نظر گرفتن این حقیقت، این مبارزه گویی یک نشتی از یک حمام خون مربوط به ابتدای قرن جدید، به زمان مدرن بود.

از دیدگاه منتقدین این بازی با تحسین های زیادی همراه شد. در مراسم Slammy Awards این بازی از دید هواداران WWE به عنوان بازی سال انتخاب شد. همچنین دیو ملتزر، کارشناس سرشناس حوزه کشتی کچ نمره 4.25 را برای این بازی در نظر گرفت که حتی 0.25 بیشتر از بازی HIAC آن ها در سال 2002 بود. کاربران Cagematch برای بازی اورجینال این دو نمره 9 (از 10) را در نظر گرفته بودند و بازی سال 2015 آن ها نمره 8.26 گرفت. بی شک نمرات هر دو بازی فوق العاده است.

با یک جمع بندی کلی می توان نتیجه گرفت که هر دوی این بازی ها در یک رده قرار گرفتند. موضوعی که برای بازی سال 2015 آن ها با توجه به شرایط جسمانی و سنی و همچنین انتظارات بالایی که به خاطر تکرار بازی اورجینال وجود داشت، امری فوق العاده است.

بی راه نیست اگر ادعا کنیم از میان تمام بازی های Hell in a Cell که بعد از آغاز رویدادی با همین نام در سال 2009 برگزار شدند، لزنر مقابل آندرتیکر وفادارترین نسخه به مسابقات کلاسیک این سبک بود. زمانی که پروتکل های عصر جدید در این بازی به کار گرفته شدند ( آمدن دکتر برای بررسی خونریزی) یکی از مبارزین با هل دادن دکتر قوانین مدرن را به سخره گرفت.

سخن پایانی؛ این سبک بازی ها نباید بیش از اندازه به نمایش گذاشته شوند. اما ضرب المثلی می گوید " نمی توانید به سگ های پیر حقه های جدید بیاموزید" و این بازی مثال خوبی از کاربرد این ضرب المثل بود. وقتی دستان دو ورزشکاه کهنه کار را باز بگذارید، به شما نشان می دهند که چرا نباید انتظار یک سبک جدید را از آن ها داشته باشد. براک لزنر و آندرتیکر بدون محدودیت خاصی هر چه خواستند کردند و نمایشی به یادماندنی را به معرض نمایش گذاشتند.

بیشتر بخوانید مهمترین بازی های برادر مقابل برادر در تاریخ WWE 25 سالگی خطرناک‌ترین مسابقه در تاریخ WWE؛ آندرتیکر در برابر منکایند بزرگترین درگیری های آندرتیکر در تاریخ WWE

 

از دست ندهید ????????????????????????

روح ورزش آزرده شد؛ حق با فوتبالیست‌هاست یا ورزشکاران دیگر؟  حمایت اونانا از هم‌تیمی‌ش: در مورد نژادپرستی علیه من تصمیم نگیرید اول 41 ساله‌ها آقای آنو؛ برنده نخستین توپ طلای تاریخ چگونه انتخاب شد؟ پاره شدن شلوار کارشناس روی آنتن حین تقلید شادی ام باپه / فیلم نقش کاپیتان حسینی در ثبت قرارداد بلانکو؛ هشت بازیکن استقلال تخفیف دادند

منبع: طرفداری

کلیدواژه: نظر گرفت براک لزنر بازی سال کشتی کچ یک دیگر سال 2015

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۷۱۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهترین سریال‌های کره‌ای در ژانر ماورائی؛ از «ورطه» تا «جهنم»

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سریال‌های فانتزی کره‌ای عمدتا به خاطر تمرکز بر روی موضوعات عاشقانه‌ها شناخته می‌شوند، اما این قطعا تنها جنبه‌ی این ژانر نیست. در واقع، بسیاری از این سریال‌ها علاوه بر مضامین عاشقانه، به ژانر وحشت هم سر می‌زنند، عمیقاً در تاریخ و اساطیر کره غرق می‌شوند، و موقعیت‌های کمدی درجه‌یکی خلق می‌کنند.

به گزارش فرادید؛ برخی از این سریال‌ها نیز با افزودن عناصر فراطبیعی به داستان‌های جنایی، سریال‌هایی پلیسی با چاشنی فانتزی پدید آورده‌اند که تماشای آن‌ها واقعا لذت‌بخش است.

دراین جا فهرستی از بهترین سریال‌های ماورائی و فانتزی کره‌ای را با مضامین و ژانرهای گوناگون ملاحظه می‌کنید.

هتل دل لونا (Hotel Del Luna) (۲۰۱۹)

مالک هتل دل لونا، جانگ مان-وول، به خاطر اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده، ۱۳۰۰ سال است که این هتل را اداره می‌کند. او شخصیتی منزوی، متغیر و عصبانی دارد. از طرف دیگر، گو چان-سونگ، پسر انسانی است که به واسطه معامله‌ای که یک موجود ماورائی ۲۱ سال پیش با پدرش انجام داده، مجبور می‌شود مدیر هتل دل لونا شود. این سریال یکی از بهترین سریال‌های فانتزی است که با فضاسازی تاریک و کمدی‌اش، خود را از دیگر سریال‌های کمدی رمانتیک متمایز می‌کند. با وجود بار دراماتیک، هتل دل لونا رویکردی مفرح و بانشاط دارد که باعث می‌شود برای اکثر بینندگان جذاب باشد. بخش سرگرم‌کننده هتل دل لونا این است که تنها یک فرد زنده به عنوان مدیر کل در آنجا کار می‌کند، اما همه افراد دیگر هتل، از جمله مالک و تمام مهمانان، مرده هستند. این موضوع به سریال فرصت می‌دهد تا با حضور بازیگران مهمان جذاب که نقش ارواح مختلف را بازی می‌کنند، هر روز شاهد ورود و خروج مهمانان متفاوتی در هتل باشد.

بولگاسال؛ ارواح نامیرا Bulgasal: Immortal Souls (۲۰۲۱)

یکی دیگر از مدعیان عنوان بهترین سریال ماوراءالطبیعه کره‌ای این سریال فانتزی تاریک با موضوع انتقام است. دان هوال، افسر نظامی دوره جوسئون، نفرین شده که یک بولگاسال باشد؛ موجودی خون‌آشام و جاودانه. او که ۶۰۰ سال است به دنبال انتقام است، رابطه‌ای پرتنش با زنی به نام مین سانگ-وون برقرار می‌کند که او نیز پس از یک رویداد غم‌انگیز، پس از ۶۰۰ سال، جاودانگی خود را از دست داده است. سریال بولگاسال با آشکارسازی راز زندگی‌های گذشته و حال این دو شخصیت، به طرز ماهرانه‌ای عناصر هیجان‌انگیز و فانتزی را در یک درام تاریخی الهام‌گرفته از وقایع واقعی ترکیب می‌کند. این سریال همچنین به خاطر طراحی صحنه‌ی خیره‌کننده، دنیای اسطوره‌ای جذاب و احترام به تاریخ کره، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

عازم جهنم (۲۰۲۱) Hellbound

«عازم جهنم» کمی به سمت ژانر وحشت تمایل پیدا می‌کند، زیرا بر روی زنده شدن هیولاهایی از دل افسانه‌های شهری تمرکز دارد. با این حال، این سریال همچنین جنبه‌های فانتزی بسیار واضحی در داستان ماوراءالطبیعه خود دارد. در این مجموعه، موجوداتی به دنیای واقعی می‌آیند و در ظاهر قضاوت الهی را بر گناهکاران اعمال می‌کنند. به زودی، در سراسر کره، کلیساها شروع به پرستش این شیاطین می‌کنند و ادعا می‌کنند که خدا آن‌ها را برای کشاندن گناهکاران به جهنم فرستاده است و موعظه می‌کنند که هر کسی که می‌میرد گناه کرده است و سزاوار آن است. با این حال، زمانی که هیولاها برای کشتن یک نوزاد اقدام می‌کنند، این اید زیر سوال می‌رود.

بار مرموز سانگاب (۲۰۲۰) Mystic Pop-up Bar

بار مرموز یکی از بهترین سریال‌های کره‌ای در سال ۲۰۲۰ بود و داستان یک فروشگاه را روایت می‌کرد که کارمندان آن توانایی‌ها و داستان‌های منحصر به فردی دارند. صاحب این بار، وول-جو زنی است که به خاطر اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده، به مدت ۵۰۰ سال در قلمرو زندگان نفرین شده است تا به مردم و ارواح در حل کینه‌ها و عقده‌هایشان کمک کند. در کنار او، هان کانگ کارمند پاره‌وقت حضور دارد که به دلیل توانایی‌اش در وادار کردن مردم به اعتراف احساساتشان تنها با یک لمس، به عنوان یک «طردشده» شناخته می‌شود. همچنین نامزد سابق زن نفرین‌شده، یعنی ولیعهد یی-هون، به عنوان مدیر در آنجا کار می‌کند.

به خاطر مقدمه منحصر به فرد و عناصر کمدی و دراماتیک، بار مرموز قطعا در بین بهترین سریال‌های ماوراءالطبیعه کره‌ای قرار می‌گیرد.

افسانه نه دم (۲۰۲۰) Tale Of The Nine Tailed

افسانه نه دم یکی از چندین سریال فانتزی کره‌ای است که داستان Gumiho را روایت می‌کند؛ موجودی از افسانه‌های کره‌ای که در اصل یک روباه است و در بیشتر داستان‌ها به زنی زیبا تبدیل می‌شود که مردان را اغوا می‌کند و فقط کبد یا قلب آنها را می‌خورد. با این حال، در اکثر درام‌های کره‌ای این ماجرا اغلب تغییر می‌کند و بیشتر به یک داستان عاشقانه بین Gumiho و انسانی که ملاقات می‌کند تبدیل می‌شود. اما این سریال جنسیت Gumiho را نیز تغییر می‌دهد و او را به یک روح نگهبان ۱۰۰۰ ساله سابق تبدیل می‌کند که اکنون در شهر زندگی می‌کند.

او به عنوان عضوی از اداره مهاجرت دنیای پس از مرگ کار می‌کند که از رودخانه سامدو محافظت می‌کند و برای از بین بردن موجودات ماوراءالطبیعه‌ای که دنیا را تهدید می‌کنند، فعالیت می‌کند. شریک او Gumiho دیگری به نام Goo Shin-joo است که دامپزشک است. این یک داستان عاشقانه در مورد دو عاشق قدیمی است که در طول زمان سعی در برقراری ارتباط مجدد داشته‌اند، زیرا یکی از آنها برای نجات جان دیگری در گذشته جان خود را فدا کرده است.

پادشاه؛ سلطنت ابدی (۲۰۲۰) The King: Eternal Monarch

«پادشاه: سلطنت ابدی» در دو دنیای موازی اتفاق می‌افتد. در کودکی، شاهزاده لی جی-هون شاهد قتل پدرش توسط عمویش است. سال‌ها بعد، او که حالا پادشاه شده، دروازه‌ای به دنیای موازی را کشف می‌کند که عمویش به آنجا فرار کرده است. با ورود به این دنیای موازی، پادشاه با زنی کارآگاه به نام جونگ ته-ئول آشنا می‌شود که کلید کشف راز دوران کودکی آسیب‌دیده اوست. آن‌ها با هم سعی می‌کنند تا نقشه عموی جی-هون برای تصرف هر دو دنیا را متوقف کنند.

این سریال که اقتباسی مدرن و عالی از یک افسانه کره‌ای کلاسیک است، بسیار موفق و مورد تحسین منتقدان بود و در نهایت در جوایز درام SBS در سال ۲۰۲۰، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در یک مینی‌سریال فانتزی/ عاشقانه را برای لی مین هو به ارمغان آورد و در مجموع هفت نامزدی دریافت کرد.

وقایع‌نامه آرسدال (۲۰۱۹) Arthdal Chronicles

«وقایع‌نامه آرسدال» در سرزمینی افسانه‌ای اتفاق می‌افتد و بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه سرنوشت افرادی خاص، آینده این سرزمین را رقم خواهد زد. این شخصیت‌ها شامل تاگون، پسر ارشد رهبر اتحاد آرسدال، دوقلوهای ایون-سو و سایا و دانشمند جنگجو ته آل-ها هستند که او نیز دختر رئیس قبیله هی است.

از طریق زندگی آنها، وقایع‌نامه آرسدال تصویری از عصر برنز را ترسیم می‌کند که توسط درام سیاسی، علایق عاشقانه و جلوه‌های بصری بی‌نظیر هدایت می‌شود. وقایع‌نامه آرسدال برای تماشاگرانی که به دنبال یک درام حماسی، پر از اکشن و با کیفیت خوب هستند، یکی از بهترین‌ها است. با وجود اینکه این سریال در کره جنوبی از نظر بینندگان به اندازه کافی موفق نبود، اما در آمریکا عملکرد خوبی داشت. این سریال همچنین جایزه بهترین بازیگر مرد را برای جانگ دونگ-گون در جوایز هنرمندان آسیا به ارمغان آورد.

پرونده‌های پرستار مدرسه (۲۰۲۰) The School Nurse Files

«پرستار مدرسه» بدون شک یکی از بهترین سریال‌های ماوراءالطبیعه کره‌ای است. این سریال دنیایی را به تصویر می‌کشد که در آن احساسات، ارواح و خواسته‌های انسانی به شکل «ژله» وجود دارند و برخی از آن‌ها بی‌خطر و برخی دیگر خطرناک هستند.

آن اون-یانگ، پرستار مدرسه‌ای است که توانایی دیدن و برقراری ارتباط با این «ژله»ها را دارد. او به یک مدرسه جدید منتقل می‌شود که به نظر می‌رسد تحت تاثیر اتفاقات مرموزی قرار گرفته است. در ادامه، با هونگ این-پیو، مردی که دارای میدان انرژی‌ای است که از او در برابر «ژله»ها محافظت می‌کند، آشنا می‌شود. او هم در همان مدرسه تدریس می‌کند.

«پرستار مدرسه» یک کمدی-فانتزی کره‌ای با فضایی مفرح و طنزآلود است که در آن این دو نفر با هم همکاری می‌کنند تا پرونده‌های عجیب و غریبی که در مدرسه رخ می‌دهد را حل کنند. این سریال با ارائه‌ی معماهای سرگرم‌کننده در کنار یک راز کلی، تجربه‌ی جذابی را برای مخاطبان رقم می‌زند.

کیمیای ارواح (۲۰۲۲) Alchemy of Souls

این سریال در کشور خیالی Daeho جریان دارد و داستان یک طلسم ممنوعه را روایت می‌کند که قدرت جابه‌جایی جان‌ها بین بدن‌ها را دارد. داستان زمانی آغاز می‌شود که روح یک قاتل زن نخبه به نام ناکسو در بدن ضعیف‌تر زنی به نام مو-دوک گرفتار می‌شود. در بدن مو-دوک، ناکسو خدمتکار یک نجیب‌زاده به نام جانگ اوک می‌شود، به او مهارت‌های رزمی خود را می‌آموزد و این دو عاشق یکدیگر می‌شوند. این سریال علاوه بر داستان‌های پیچیده‌اش، به دلیل اکشن و جلوه‌های ویژه درجه‌یک یکی ازبهترین فانتزی‌های کره‌ای است. این سریال همچنین به خاطر داستان و بازیگران خود مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و جوایز متعددی را از آن خود کرد.

باز کردن قفل رئیسم (۲۰۲۲) Unlock My Boss

این یکی از جدیدترین و عجیب‌ترین سریال‌های کره‌ای با ژانر ماوراءالطبیعه است. ایده‌ی کلی داستان بسیار ساده است: روح مدیرعامل یک شرکت فناوری در داخل یک تلفن همراه گیر کرده است! شاید با شنیدن این موضوع فکر کنید که با سریالی عجیب و غریب طرف هستید و حق هم دارید! با این حال، علی‌رغم این داستان عجیب، «باز کردن قفل رئیسم» دارای خط داستانی منسجمی است و بازی پارک سانگ-وونگ در نقش کیم سئون-جو (همان رئیس گیر افتاده) یکی از نکات مثبت قابل توجه آن به شمار می‌رود.

داستان از جایی شروع می‌شود که پارک سئونگ، یک بیکار به دنبال شغل، گوشی تلفن همراه کیم سئون-جو را پیدا می‌کند و این دو درگیر ماجراهایی باورنکردنی می‌شوند. در حالی که پارک وظایف کیم را انجام می‌دهد، هدف نهایی او دریافت ۱۰ میلیارد وون از ثروت این کارآفرینِ درگذشته است.

تسخیر شده (۲۰۱۹) Possessed

سریال «تسخیر شده» با معرفی هوانگ دائه-دو، یک قاتل زنجیره‌ای بی‌رحم شروع می‌شود. او پس از کشتن ۳۰ نفر دستگیر و به سرعت اعدام می‌شود. اما ۲۰ سال بعد، نیروی شرور جدیدی ظهور می‌کند که همان هوانگ دائه-دو است که از مرگ بازگشته.

داستان حول محور کانگ پیل-سونگ، کارآگاه جنایی، و هونگ سئو-جونگ، زن جوانی که توانایی دیدن و صحبت با مردگان را دارد، می‌چرخد. زندگی آنها زمانی به هم گره می‌خورد که برای متوقف کردن یک سری قتل‌های غیرعادی با هم متحد می‌شوند.

این سریال صحنه‌های خشن و لحظات دلهره‌آور زیادی دارد و مناسب افراد حساس نیست. با وجود یک قاتل تسخیرشده که آزادانه پرسه می‌زند، شباهت‌هایی به فیلم‌های اسلشر دارد، اما در عین حال صحنه‌های عاشقانه‌ای را نیز در خود جای داده است که برای طرفداران سریال‌های کره‌ای بسیار جذاب است.

ورطه (۲۰۱۹) (Abyss)

این سریال با روایت سرگذشت دو دوست، بینندگان را به گردابی از اتفاقات عجیب و غریب می‌برد. یکی از این دو دوست، چا مین، وارث یک شرکت لوازم آرایشی است اما ظاهری معمولی دارد. دیگری، لی می-دو، یک دادستان خوش‌چهره است. یک شب سرنوشت‌ساز، هر دوی آنها در شرایطی متفاوت می‌میرند و توسط موجودی ماوراءالطبیعه به نام «ورطه» دوباره متولد می‌شوند؛ اما نکته اینجاست که ظاهر جدیدشان بر اساس روح آن‌ها شکل گرفته است.

با وجود ظاهر جدیدشان، آن‌ها باید حقیقت پشت این ماجرا و دلیل تناسخ خود را کشف کنند. این K-Drama نگاهی منحصربه‌فرد به شخصیت‌های این دو دوست دارد، چرا که ظاهر جدید آنها بر اساس دنیای درون‌شان شکل گرفته است.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904232

دیگر خبرها

  • محرم فقط یکروز آرزوی باخت سپاهان را دارد!
  • بهترین سریال‌های کره‌ای در ژانر ماورائی؛ از «ورطه» تا «جهنم»
  • گلر نساجی قول داد: زود جبران می‌کنیم
  • خوشحالی گوهری پس از پرسپولیس (عکس)
  • نیمی از بلیت‌های دیدار استقلال مقابل ذوب‌آهن فروش نرفت!
  • دروسی: مقابل یووه خوب بازی کردیم/ مصدومیت دیبالا جدی نیست
  • ترکیب احتمالی استقلال برابر ذوب آهن
  • تاتنهام در جهنم آنفیلد سوخت / امید شاگردان کلوپ برای قهرمانی زنده ماند +فیلم
  • انتخاب داور بازی به دور از شبهه و حاشیه باشد
  • نساجی به دنبال طلسم شکنی مقابل پرسپولیس